1 . کار کردن
[فعل]

funcionar

/fˌunθjonˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: funcioné] [حال: funciono] [گذشته: funcioné] [گذشته کامل: funcionado]

1 کار کردن

  • 1.No me funciona el ordenador desde hace dos días.
    1. از دو روز پیش کامپیوترم کار نمی‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان