1 . ضمانت کردن
[فعل]

garantizar

/ɡˌaɾantiθˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: garanticé] [حال: garantizo] [گذشته: garanticé] [گذشته کامل: garantizado]

1 ضمانت کردن تضمین کردن

  • 1.Garantizamos todos nuestros productos durante un período de dos años.
    1. ما به مدت دو سال تمام محصولاتمان را ضمانت می‌کنیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان