خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرطوب (آبوهوا)
[صفت]
húmedo
/ˈumeðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: húmeda]
[جمع مونث: húmedas]
[جمع مذکر: húmedos]
1
مرطوب (آبوهوا)
دمدار، شرجی
1.Los días húmedos me dejan el pelo encrespado.
1. روزهای شرجی همیشه باعث میشود موهایم فرفری بشود.
کلمات نزدیک
llevar barba
llevar bigote
bigote
bajito
opinar
espectacular
transparente
boca de metro
esquina
establecimiento
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان