خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابلسکونت
[صفت]
habitable
/ˌaβitˈaβle/
قابل مقایسه
[حالت مونث: habitable]
[جمع مونث: habitables]
[جمع مذکر: habitables]
1
قابلسکونت
1.Es posible que algunos exoplanetas sean habitables pero están muy lejos.
1. ممکن است که برخی از سیارههای فراخورشیدی قابلسکونت باشند، اما خیلی دور هستند.
کلمات نزدیک
refuerzo
asociado
integrado
extracción
recurso
medioambiental
en exceso
sobreexplotación
deforestación
desertización
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان