خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خیالی
[صفت]
imaginario
/ˌimaxinˈaɾjo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: imaginaria]
[جمع مونث: imaginarias]
[جمع مذکر: imaginarios]
1
خیالی
1.La escritora creó un mundo imaginario cuya magia cautivó a millones de lectores.
1. نویسنده دنیایی خیالی خلق کرد که جادوی آن میلیونها خواننده را مجذوب خود کرد.
کلمات نزدیک
crudeza
dinamismo
predominio
imitación
impulsar
lumínico
psicológico
influencia
simbolizar
confundir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان