خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناتوانی
2 . ضعف جنسی (مرد)
[اسم]
la impotencia
قابل شمارش
مونث
1
ناتوانی
ضعف، عجز
2
ضعف جنسی (مرد)
کلمات نزدیک
impotable
impostura
impostor
imposición
imposibilitar
impotente
impracticable
imprecisión
impreciso
impregnar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان