خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناراحت
[صفت]
infeliz
/ˌimfelˈiθ/
قابل مقایسه
[حالت مونث: infeliz]
[جمع مونث: infelices]
[جمع مذکر: infelices]
1
ناراحت
غمگین
1.Me sentía muy solo y muy infeliz.
1. من احساس میکردم که خیلی تنها و ناراحت هستم.
کلمات نزدیک
cobarde
ambicioso
complejo de superioridad
superioridad
cordial
dar cariño
no tener un pelo de tonto
respeto
susceptible
apasionado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان