خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منع کردن
[فعل]
inhibir
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
منع کردن
جلوگیری کردن
کلمات نزدیک
inhibición
inhalar
inhalación
inhabitado
inhabitable
inhospitalario
inhospitalidad
inhumación
inhumanidad
inhumano
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان