خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازیکن
[اسم]
el jugador
/xˌuɣaðˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: jugadores]
[مونث: jugadora]
1
بازیکن
1.Un solo jugador marcó 32 puntos durante el partido de baloncesto.
1. در یک مسابقه بسکتبال تنها یک بازیکن 32 امتیاز کسب کرد.
کلمات نزدیک
hacer deporte
ganar
balón
multicolor
fiel
montar un bici
nadar
pelota
practicar
popular
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان