خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پشم
[اسم]
la lana
/lˈana/
غیرقابل شمارش
مونث
1
پشم
نخ پشم
1.Tengo un suéter de lana, pero me hace picar demasiado.
1. من یک پلیور دارم که پشمی است، اما خیلی باعث خارشم میشود.
کلمات نزدیک
poliéster
nylon
seda
tejido
algodón
talla
vestuario
perfume
tampón
salvaslip
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان