خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قوطی
[اسم]
la lata
/lˈata/
قابل شمارش
مونث
[جمع: latas]
1
قوطی
1.Vamos a necesitar tres latas de frijoles para la cena de esta noche.
1. برای شام امشب سه قوطی لوبیا میخواهیم.
کلمات نزدیک
botella
linterna
walkie-talkie
cámara digital
generador
florero
regalo
encendedor
llavero
cantimplora
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان