خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لاما
2 . شعله
[اسم]
la llama
/ʎˈama/
قابل شمارش
مونث
[جمع: llamas]
1
لاما
1.Las llamas se han usado tradicionalmente como animales de carga.
1. لاماها بهطور سنتی بهعنوان حیوانات باربر استفاده میشدند.
2
شعله
1.Los bomberos apagaron las llamas muy rápido.
1. آتشنشانها شعلهها را بسیار سریع خاموش کردند.
کلمات نزدیک
cabra
bisonte
tapir
mapache
suricata
panda rojo
toro
erizo
nutria
paloma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان