خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازار
2 . بازار (تمثیلی)
[اسم]
el mercado
/mɛɾkˈaðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: mercados]
1
بازار
1.Los domingos compramos frutas y verduras en el mercado.
1. یکشنبهها از بازار، میوه و سبزیجات میخریم.
2
بازار (تمثیلی)
1.El mercado financiero está en un estado volátil.
1. بازار مالی بیثبات است.
کلمات نزدیک
cesta
caja registradora
factura
borla
polvos
supermercado
farmacia
tienda de muebles
tienda de juguetes
centro comercial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان