خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پنیر موتزارلا
[اسم]
la mozzarella
/mˌɔtsaɾˈɛʎa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
پنیر موتزارلا
1.Preparé una pizza con salsa roja, jamón y mozzarella.
1. من یک پیتزا با سس قرمز، کالباس و پنیر موتزارلا درست کردم.
کلمات نزدیک
feta
suero de leche
huevo duro
yema de huevo
clara
parmesano
leche en polvo
carne
pescado
bistec
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان