خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . موزه
[اسم]
el museo
/musˈeo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: museos]
1
موزه
1.Si vas a París, tienes que visitar el Museo del Louvre.
1. اگر به پاریس میروی، باید از موزه "لوور" دیدن کنی.
کلمات نزدیک
discoteca
pista de hielo
jardín botánico
estación de esquí
campo de golf
casino
mapa
recuerdo
explanada
atracción turística
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان