خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نورولوژی
[اسم]
la neurología
/nˌeʊɾɔloxˈia/
غیرقابل شمارش
مونث
1
نورولوژی
عصبشناسی
1.Carlos está pensando en estudiar psiquiatría o neurología, pero no ha decidido aún.
1. "کارلوس" دارد فکر میکند که یا روانشناسی بخواند و یا عصبشناسی، اما هنوز تصمیم نگرفتهاست.
کلمات نزدیک
urología
cirugía
psiquiatría
pediatría
dermatología
endocrinología
patología
oncología
masaje
meditación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان