خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مناسبت
[اسم]
la ocasión
/ˌokasjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ocasiones]
1
مناسبت
رویداد
1.En esta ocasión, les he reunido para darles una buena noticia.
1. در این مناسبت شما را دور هم جمع کردهام تا خبر خوبی به شما بدهم.
کلمات نزدیک
plasmación
representativo
inspiración
original
prosaico
manifestación
exponente
característica
aglutinar
intelectual
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان