خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوازنده ارگ
[اسم]
el organista
مذکر
1
نوازنده ارگ
کلمات نزدیک
orfeón
orfebrería
orfebre
orejeado
ordinario
organización
organizador
orgasmo
orgía
orientación
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان