1 . کاغذ 2 . نقش
[اسم]

la papel

/papˈel/
غیرقابل شمارش مونث

1 کاغذ

  • 1.Mucha gente ya no escribe con papel y pluma.
    1. افراد زیادی دیگر با کاغذ و قلم نمی‌نویسند.

2 نقش (el papel)

  • 1.Esa actriz hizo el papel de Julieta en "Romeo y Julieta".
    1. آن بازیگر نقش ژولیت را در "رومئو و ژولیت" بازی کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان