خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صلح
[اسم]
la paz
/pˈaθ/
غیرقابل شمارش
مونث
1
صلح
1.Europa disfrutaba de un periodo de paz y prosperidad en 1914.
1. اروپا در سال 1914 از یک دوره صلح و رفاه برخوردار بود.
کلمات نزدیک
muro
guía
descolonizar
cumbre
arcén
pilotar
postal
tener lugar
cariñoso
chistoso
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان