خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عطر
[اسم]
el perfume
/pɛɾfˈume/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: perfumes]
1
عطر
1.No me atrevo a comprarle perfume porque no conozco muy bien sus gustos.
1. جرئت ندارم برای او عطر بخرم، زیرا خیلی خوب سلیقهاش را نمیشناسم.
کلمات نزدیک
vestuario
talla
lana
poliéster
nylon
tampón
salvaslip
mascarilla
compresa
rizador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان