خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناخنک زدن (غذا)
[فعل]
picar
/pikˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: piqué]
[حال: pico]
[گذشته: piqué]
[گذشته کامل: picado]
صرف فعل
1
ناخنک زدن (غذا)
کمی از چیزی خوردن
1.Tampoco me muero de hambre, pero picaría alguna cosita.
1. من خیلی گرسنه نیستم، اما شاید کمی چیزی بخورم.
کلمات نزدیک
pasear
ola
ocurrir
móvil
molestar
pincho
proponer
qué te parece
ración
rebanda
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان