خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اردور
[اسم]
el pincho
/pˈintʃo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: pinchos]
1
اردور
پیشغذا
1.Los mozos pasaron ofreciendo bandejas con pinchos y vasos de cerveza.
1. پیشخدمتها سینیهای اردور و لیوانهای شراب تعارف میکردند.
کلمات نزدیک
picar
pasear
ola
ocurrir
móvil
proponer
qué te parece
ración
rebanda
rechazar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان