خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فقیر
[صفت]
pobre
/pˈɔβɾe/
قابل مقایسه
[حالت مونث: pobre]
[جمع مونث: pobres]
[جمع مذکر: pobres]
1
فقیر
1.Se crió en Alabama en el seno de una familia pobre.
1. او در خانوادهای فقیر در آلاباما بزرگ شد.
کلمات نزدیک
poco
mucho
rápido
lento
viejo
rico
divertido
aburrido
justo
injusto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان