خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارآموزی
[اسم]
las prácticas
/pɾˈaktikas/
قابل شمارش
جمع مونث
1
کارآموزی
1.Sin hacer prácticas en empresas es casi imposible conseguir un empleo.
1. پیداکردن کار بدون گذراندن کارآموزی تقریباً غیرممکن است.
کلمات نزدیک
remunerado
posgrado
carta de recomendación
datos personales
solicitud de empleo
renovación
cotizado
desempleo
cargo
proceso
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان