خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشبینی کردن
[فعل]
prever
/pɾeβˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: preví]
[حال: preveo]
[گذشته: preví]
[گذشته کامل: previsto]
صرف فعل
1
پیشبینی کردن
1.Todo lo que previó el psíquico se ha cumplido.
1. تمام چیزی که پیشگو پیشبینی کرده بود، به حقیقت پیوست.
کلمات نزدیک
exuberante
vegetación
fotocopiar
ilustración
pisar
americano
irlandés
relacionar
rumano
turco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان