خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استان
[اسم]
la provincia
/pɾoβˈinθja/
قابل شمارش
مونث
[جمع: provincias]
1
استان
1.La provincia de Madrid tiene más y más habitantes cada año.
1. ساکنان استان مادرید هر سال بیشتر و بیشتر میشوند.
کلمات نزدیک
territorio
distrito
región
colonia
estado
país
capital
metrópoli
distrito financiero
distrito industrial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان