خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شاخه
2 . رشته
[اسم]
la rama
/rˈama/
قابل شمارش
مونث
[جمع: ramas]
1
شاخه
1.Un pájaro se posó sobre una rama del olivar y empezó a cantar.
1. یک پرنده روی شاخه درخت زیتون نشست و شروع کرد به آوازخواندن.
2
رشته
شاخه
1.La botánica es una rama de la biología.
1. گیاهشناسی شاخهای از زیستشناسی است.
کلمات نزدیک
hoja
raíz
tronco
árbol
fahrenheit
roble
eucalipto
pino
abedul
alerce
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان