خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رامن
[اسم]
el ramen
/rˈamɛn/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
رامن
(نوعی غذای ژاپنی)
1.Creo que voy a preparar ramen. ¿Quieres un poco?
1. فکر کنم که کمی رامن درست کنم. تو هم کمی میخواهی؟
کلمات نزدیک
rollito de primavera
sushi
puré de patata
estofado húngaro
brocheta
bola de masa hervida
dim sum
olla caliente
pato pekinés
hamburguesa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان