خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجرای زنده
[اسم]
el recital
/rˌeθitˈal/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: recitales]
1
اجرای زنده
کنسرت
1.La soprano dio un recital de canciones de Schubert.
1. سوپرانو یک اجرای زنده از ترانههای "شوبرت" اجرا کرد.
کلمات نزدیک
micrófono
mánager
folclore
casete
bolero
artículos de tocador
boutique
documento nacional de identidad
habitación simple
mercería
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان