خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برداشت کردن (محصول)
[فعل]
recolectar
/rˌekolektˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: recolecté]
[حال: recolecto]
[گذشته: recolecté]
[گذشته کامل: recolectado]
صرف فعل
1
برداشت کردن (محصول)
درو کردن
1.El granjero recolectó el maíz y lo llevó al mercado.
1. کشاورز ذرت را درو کرد و به بازار برد.
کلمات نزدیک
ramo
prado
poner huevos
peral
ordeñar
sembrar
semillero
trasplantar
desastre natural
epicentro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان