خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تشنگی
[اسم]
la sed
/sˈed/
غیرقابل شمارش
مونث
1
تشنگی
عطش
1.El vampiro tiene una sed de sangre.
1. خونآشام عطش خون دارد.
کلمات نزدیک
bufé libre
autoservicio
hamburguesería
banquete
fama
alimentar
dietético
podrido
apetito
procurar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان