خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نیمه دوم
[اسم]
el segundo tiempo
/seɣˈundo tjˈempo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: segundos tiempos]
1
نیمه دوم
1.Qué mal partido. Ya están en el segundo tiempo y no han metido ni un solo gol.
1. چه بازی بدی! دیگر در نیمه دوم هستند و حتی یک عدد گل هم نزدهاند.
کلمات نزدیک
seguidor
primer tiempo
portero
pitar
perdedor
silbato
articulación
barriga
cera
respiración
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان