خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دمیدن
[فعل]
soplar
/sɔplˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: soplé]
[حال: soplo]
[گذشته: soplé]
[گذشته کامل: soplado]
صرف فعل
1
دمیدن
فوت کردن
1.El lobo soplaba con todas sus fuerzas, pero la casa ni se movía.
1. گرگ با تمام قدرتش فوت کرد، اما خانه تکان نخورد.
کلمات نزدیک
saxofonista
pianista
instrumento de viento
instrumento de percusión
instrumento de cuerda
trompetista
vibrar
violinista
violonchelista
abstracto
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان