خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیشنهاد
[اسم]
la sugestión
/sˌuxestjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: sugestiones]
1
پیشنهاد
1.Espero que mi sugestión te sirva para resolver tu problema.
1. امیدوارم که پیشنهادم برای حلکردن مشکلت بهدرد بخورد.
کلمات نزدیک
radioyente
ahorrar
televisión analógica
zapear
enhorabuena
telespectador
manipulación
semejanza
diferencia
sonoro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان