خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوشی
[اسم]
el sushi
/sˈusi/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
سوشی
(غذای ژاپنی گوشت ماهی خام و برنج)
1.El jueves fuimos a un restaurante de sushi.
1. پنجشنبه به یک رستوران که سوشی میفروخت، رفتیم.
کلمات نزدیک
puré de patata
estofado húngaro
brocheta
lasaña
albóndiga
rollito de primavera
ramen
bola de masa hervida
dim sum
olla caliente
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان