خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرده
[اسم]
el telón
/telˈɔn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: telones]
1
پرده
1.El publicó siguió aplaudiendo a los actores después de bajarse el telón.
1. پس از اینکه پرده پایین رفت، جمعیت به تشویق بازیگران ادامه دادند.
کلمات نزدیک
confundir
simbolizar
influencia
psicológico
lumínico
decorado
palco
patio de butacas
platea
drama
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان