خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فشارخون
[اسم]
la tensión arterial
/tɛnsjˈɔn ˌaɾtɛɾjˈal/
غیرقابل شمارش
مونث
1
فشارخون
1.El niño tiene dolor de cabeza y baja tensión arterial.
1. بچه سردرد و فشارخون پایین دارد.
کلمات نزدیک
auténtico
contraindicación
genérico
antiinflamatorio
ataque de ansiedad
borroso
hospitalizar
agudo
embarazada
postura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان