خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمام شدن
[فعل]
terminar
/tˌɛɾminˈaɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: terminé]
[حال: termino]
[گذشته: terminé]
[گذشته کامل: terminado]
صرف فعل
1
تمام شدن
1.Solo quedan dos episodios para que termine la temporada.
1. فقط دو اپیزود مانده تا این فصل تمام بشود.
کلمات نزدیک
por último
nacer
morir
más tarde
luego
acontecimiento
arcén
cumbre
descolonizar
guía
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان