خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عکس گرفتن
[عبارت]
tomar fotos
/tomˈaɾ fˈotos/
1
عکس گرفتن
1.Me encanta ir al bosque para tomar fotos de los árboles.
1. من خیلی دوست دارم به جنگل بروم تا از درختان عکس بگیرم.
کلمات نزدیک
sacar fotos
revelar
reptil
peligro
pacífico
salvaje
tarjeta de memoria
afición
bricolaje
buceador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان