خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سنت
[اسم]
la tradición
/tɾˌaðiθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: tradiciones]
1
سنت
رسم
1.Cada cultura tiene tradiciones que se deben preservar.
1. هر فرهنگی سنتهایی دارد که باید حفظ شود.
کلمات نزدیک
materialización
modernismo
recitación
rimar
crear
precedente
simultáneo
narrativo
cabaré
ritmo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان