خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لوکوموتیو بخار
[اسم]
el tren de vapor
/tɾˈɛn de βapˈɔɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: trenes de vapor]
1
لوکوموتیو بخار
1.Sonaba como el silbato de un antiguo tren de vapor.
1. صدایی شبیه سوت یک لوکوموتیو بخار قدیمی داشت.
کلمات نزدیک
locomotora
plataforma
autobús escolar
microbús
tarifa
tren de alta velocidad
monorraíl
tren de carga
taquilla
expendedor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان