خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خالی کردن
[فعل]
vaciar
/baθjˈaɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: vacié]
[حال: vacío]
[گذشته: vacié]
[گذشته کامل: vaciado]
صرف فعل
1
خالی کردن
1.Vació su mochila sobre la mesa.
1. او کولهپشتیاش را روی میز خالی کرد.
کلمات نزدیک
perchero
papelera
grapar
grapa
flexo
empresa
mal humor
buen humor
sociable
egoísta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان