1 . کفش
[اسم]

el zapato

/θapˈato/
قابل شمارش مذکر
[جمع: zapatos]

1 کفش

مترادف و متضاد calzado
  • 1.Voy al centro comercial para comprar un par de zapatos para el trabajo.
    1. دارم به مرکز تجاری می‌روم تا برای محل کارم یک جفت کفش بخرم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان