خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برقی
[صفت]
électrique
/elɛktʀik/
قابل مقایسه
[حالت مونث: électrique]
[جمع مونث: électriques]
[جمع مذکر: électriques]
1
برقی
الکتریکی
1.Le circuit électrique est protégé par un fusible.
1. مدار الکتریکی با یک فیوز محافظت میشود.
2.Un grille-pain est un appareil électrique.
2. تستر یک وسیلهی الکتریکی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
électrifier
électricité
électricien
électorat
électoral
électriser
électrisé
électro
électrochoc
électrocuter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان