خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرورشدهنده
[اسم]
l'éleveur
/elvœʁ/
قابل شمارش
مذکر
[مونث: éleveuse]
1
پرورشدهنده
1.Cet éleveur achète des veaux très jeunes.
1. این پرورشدهنده گوسالههای بسیار جوان میخرد.
2.L'éleveur de chevaux.
2. پرورشدهنده اسبها.
تصاویر
کلمات نزدیک
élever
élevage
électrophone
électronique
électronicien
élevé
élider
éligible
élimer
élimination
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان