خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تمام شدن
2 . چاپ تمام شدن
[فعل]
épuiser
/epɥize/
فعل گذرا
[گذشته کامل: épuisé]
[حالت وصفی: épuisant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
تمام شدن
به آخر رسیدن
1.Aujourd’hui les provisions s’épuisèrent.
1. امروز آذوقهها تمام میشوند.
2.Nos ressources se sont épuisées.
2. منابع ما تمام شدند.
2
چاپ تمام شدن
1.Ce livre est épuisé, on ne le trouve pas dans le commerce.
1. این کتاب چاپ تمام است دیگر آن را در بازار پیدا نمیکنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
épuisement
épuisant
éprouvette
éprouver
éprouvant
épuisette
épuisé
épurateur
épuration
épurer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان