خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اسبسواری
[صفت]
équestre
/ekɛstʀ/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: équestre]
[جمع مونث: équestres]
[جمع مذکر: équestres]
1
اسبسواری
سوارکارd
1.J'aime les courses équestres.
1. من مسابقات اسبسواری را دوست دارم.
une ferme équestre
یک زمین سوارکاری [اسبسواری]
تصاویر
کلمات نزدیک
équerre
équatorien
équation
équateur
épépiner
équilibre
équilibrer
équilibriste
équilibré
équinoxe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان