خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تجهیزات
[اسم]
l'équipement
/ekipmɑ̃/
قابل شمارش
مذکر
1
تجهیزات
لوازم
1.Cet hôpital a besoin d'équipements médicaux modernes.
1. این بیمارستان به تجهیزات پزشکی مدرن نیاز دارد.
2.L'équipement sera là demain matin.
2. تجهیزات فردا صبح اینجا خواهد بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
équipe
équipage
équinoxe
équilibré
équilibriste
équiper
équipier
équipé
équipée
équitable
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان