خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کشیدن
2 . (بدن) خود را کشیدن
[فعل]
étirer
/etiʀe/
فعل گذرا
[گذشته کامل: étiré]
[حالت وصفی: étirant]
[فعل کمکی: avoir ]
صرف فعل
1
کشیدن
کش دادن
1.Les chats aiment étirer leurs pattes après avoir dormi.
1. گربهها دوست دارند بعد از خوابیدن پنجههایشان را بکشند.
2.Nous avons étiré chaque matériau pour déterminer sa résistance à la traction.
2. برای مشخص کردن مقاومت در برابر نیروی کششی، ما هر مادهای را کشیدیم [کش دادیم].
2
(بدن) خود را کشیدن
خود را کش دادن
(s'étirer)
1.Je m'étire toujours après avoir couru.
1. من همیشه بعد از دویدن (بدن) خود را میکشم.
2.Le chat s'étire au soleil.
2. گربه در آفتاب خود را کش میدهد.
تصاویر
کلمات نزدیک
étirement
étiquette
étiqueter
étiquetage
étioler
étoffe
étoffer
étoile
étoile de mer
étoile filante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان